منظورم گناه بود

عزیزانم لطفا منو ببخشید خودم هم میخونم نمیفهمم چی تایپ کردم با گوشی, صبح خیلی زود بود, منظورم گناه بود. . بله شاید علی نمونه این باشه که هر کاری فقط بار اولش سخته, اما خوب شما هم باید با کفش علی راه برید, همینجور که قبلا گفتم همه چیز به تربیت و ارزش بر میگرده, همنجور که برادر سارا هم صیغه داره, پدر علی هم داشتن, همینجور برادر ‌‌هاش بیشتر مینویسم, دلم میخواد از خودم بگم از گذشته خودم تا علی,

نظرات 5 + ارسال نظر
الهه جمعه 10 مرداد 1393 ساعت 19:20

چرا دیگه نمینویسی؟
ما منتظریم زود بیا

omadam

طاهاره یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 13:16

چقد پریشونی.پراکندگی نوشته هات و ازین شاخه به اون شاخه پریدنت اینو القا میکنه.غلط املایی هم زیاد داری گاهی باید چند بار یه جمله رو چند بار بخونم تا منظورتو بفهمم.میشه بیشتر دقت کنی؟

خودم یکشنبه 29 تیر 1393 ساعت 15:43

بیشتر از هر چیز سهم زنان در این چرخه بیمارگونه و معیوب ناراحتم می کنه: زنی(مادر) که دنبال صیغه بازی پسرش راه می افته و برای خانم بازیش مکان جور می کنه که تحت نظر خودش باشه...دیگه گناه یعنی چی؟ یه دختر بدبخت بیست ساله رو صیغه یه مرد همسن پدرش کردن به جرم باکره نبودن،گناه نداره؟ چهار قورت و نیمم باقی داشته که چرا خوب به پسر کوچولوی بی مسئولیتش سرویس نمیده که بچه طفلکیش عصبی نشه به گناه بیفته!
زن اول: که به شرط پایمال نشدن حق و حقوقش !!!!با این کثافت کاری موافقت کرده و لابد با دوتا النگوی طلا دهنشو بسته نشسته سر جاش!
زن صیغه ایی بعدی: که علاوه بر سرویسهایی که میده مردک رو باید درک کنه که علاوه بر داشتن یه زن رسمی و یه چند تا صیغه ایی باز گلوش جای دیگه گیره و می شینه برای یه نفر دیگه قول و غزل می خونه!
زن صیغه ایی بچه سالی: که لابد به جرم خوا.بیدن با دوست پسر و از دست دادن بک.ارتش مجبوره قبول کنه از سن کم بیفته به صیغه روی. بشه بازیچه دست مردهای بچه بازی که با چهل پنجاه سال سن باز هم دنبال دختر بچه ها می گردن برای ارضای شهوتشون!
شمایی که توصیه میکنی بقیه خانمها هم همین قدر شوهرشون رو درک کنن که بشینه براشون از تاریکی های روحش بگه تا حالا به فکرت نرسیده بفرستیش بره روان درمانی بشه بابت این همه سیاهی و کثیفی در روحش؟ یعنی تنها راه معالجه این آدم به گند کشیدن زندگی زنهای بدبخت هست تا این آدم شفا پیدا کنه؟

سحر پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 22:38

یعنی چی با کفش های علی راه برید، این چرخه معیوبه، این که دلیل نمیشه چون پدرش و برادر ش این کار رو کرده، پس ایشان هم کارشون بی عیبه، همین الان ایشان ضعفش رو داره به پسرش انتقال میده.به جای توجیه کارشون باید به فکر مشاوره و درمان باشند ایشان. پدری که به جای تربیت فرزند و محافظت اش از خطرهای سن بلوغ به دنبال صیغه و زن های رنگ و وارنگ هست، اگر بیمار نیست پس چی هست؟

هلن پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 08:11

من اصلا نمی فهمم شما که به قول خودتون تحصیلکرده هستید چرا قبول کردید صیغه یک مرد اونهم مردی که این کارها تو خونوادشون عادی هست بشید من جای هیچکس نیستم ولی خب بهتر نبود حداقل کسی رو انتخاب میکردید که به عنوان تکیه گاه میتونستید روش حساب کنید؟اصلا چه تضمینی این آقا به شما داده که تا آخر باهاتون بمونه؟ از لحن حرف زدنم ناراحت نشید به عنوان یک زن باید یه پشتوانه عاطفی و مالی و.....قوی تو زندگیتون داشته باشید نه اینکه خدای نکرده دلش که ازتون زده شد بره دنبال یکی دیگه.مگه مجرد بود که به خاطر به گناه نیفتادن بره صیغه کنه یا مگه زنش بهش نمیرسید؟ سعی کن لاقل یه چیزی ازش به عنوان پشتوانه بگیری.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.