جواب به یک نظر

جواب به خواننده:

به نظر من این ایراد‌ها که مردا روی خانوماشون میذارن فقط و فقط بهانه هست، مثلا میگن بعد از بچه سرد شده، چاق شده، به خودش نمیرسه..افسرده شده،

باید به این آقایون گفت که مگه بچه همسایه تو شکمش بوده، بچه خودته...

همین بچه فردا هر چیزش کم زیاد بشه، آقا طلبکار...

به هر خانوم عزیز، خدا کنه مرد خودش نخواد،

تنها چیزی که می‌تونم بهت بگم اینه که امینش باش، که بتونه همی‌ حرفاشو، به قول معروف حتا راز‌های سیاهشو بهت بگه، می‌دونم سخته، خیلی‌ هم سخته، اما باید تمرین کرد،

من می‌دونم علی‌ این حرفهارو به خانوم اول نمیزنه، نمیدونم خجالت یا این که شاید از واکنشش میترسه، فکر نکن من فرشته علی‌ هستم، شرایط من باعث شده که رفته رفته راحت شدم، جوری که علی‌ میدون هر حرفی‌ بزنه من واکنش بدی نمیتونم داشته باشم، بخاطر همین نمیترسه و آمینش شدم، منظورم اینه که اعصابش خورد نمیکنم یا انگی‌ بهش نمیزنم، 

چون به هر حال من زبونم اول کوتاه بود و حقی‌ نسبت به علی‌ نداشتم، اما کم کم دیدم خیلی‌ مهم آدم بتونه خودشو کنترل کنه، 

برای ما زن‌ها هم همینه، اما خوب جامعه ما، دین ما، و فرهنگ ما اجازه پیشروی به ما نمیده، اما خوب مردها می‌تونن پیشروی کنن، نمیگم درسته اما فعلا اینه، 

به هر حال عزیزم آخر آخرش بر میگرد به خود مرد، یک مرد میبینی‌ زنش ۲۰ ساله فلجه، 

ما یک همسایه داشتیم، دختر پاش می‌کشید، خیلی‌ دختر مهربون و مظلومی بود، یهو دیدیم یه آقا مهندس، صاحب شرکت و پولدار و نیک‌ عشق این دختر شد، الان یک دختر ۷،۸ ساله هم دارن، 

اما اون ور میبینی‌ یک خنوم همه چیز تموم، اما انگار مرد...


نظرات 9 + ارسال نظر
تنها سه‌شنبه 24 تیر 1393 ساعت 07:42 http://tanhaee82.blogfa.com

میدونی چرا نمیتونه به سارا راحت بگه و لی به تو می تونه بگه؟اینکه سوال نداره چون رابطش با خود توهم تقریبا مثل رابطه با زهرابوده... چطوری بره به زن دائمش مادربچه هاش کسی که قرار بوده تا آخر عمر بهش وفادارباشه بگه چقدر هوس بازه؟!
میدونی هر دختری وقتی داره بله رو میگه اگه بدونه قراره بهش خیانت بشه... قراره صیغه و دومی بیاد ...ببخشید مغز خر نخورده که بله بگه.....

؟ یکشنبه 22 تیر 1393 ساعت 12:23

گیتا جمعه 20 تیر 1393 ساعت 12:26

الهه سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 15:02

همیشه از زنهایی که صیغه میشدن بدم میومد.
اما تو شرایطتت فرق داشته و فکر میکنم تو موقعیتی که بودی تصمیم درستی گرفتی .
دوستت دارم و برات ارزوی خوشبختی دارم .
بنظر من تا اونجایی که میتونی سعی کن مستقل و روی پای خودت باشی تا در اینده از چیزی نترسی.برات ارزوی خوشبختی دارم .دوستت دارم

اعظم46 سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 13:02

سلام چرا کامنت ها رو پاسخ نمی دی فقط تایید میکنی؟

مرجان یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 05:54 http://margan8888.blogfa.com

سلام بیا وسرنوشت منو بخون ببین به مرد من هم حق می دی یا نه منتظرت هستم

نلی شنبه 14 تیر 1393 ساعت 09:18 http://mylife92.blogfa.com/

شما مثه یه زن شیفته رفتار می کنی خیلی مواظب خودت باش

اعظم46 جمعه 13 تیر 1393 ساعت 17:23

شما از زندگی اول چیزی ننوشتی ؟ممکنه لطف کنید بیشتر بنویسی؟
من از خانم های که با کمال وقاحت رو زندگی یکی دیگه آوار می شن ناراحت می شم اما شما خیلی راحت شرایطو توصیف کردی که جز این راهی نداشتی خدا کنه راضی وخوشبخت بشی

اعظم 46 جمعه 13 تیر 1393 ساعت 16:48

چند ساله صیغه شدی؟
تمام مخارج رو تمام وکمال پرداخت می کنه ؟
برا دائمی شدن خودت پیشنهاد دادی؟
چرا ماه رمضون وقتی خانم نمی تونه روزه بگیره پیش خانم اول میره؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.