جام جهانی

خیلی وقت از ساعت خوابم گذشتهاما امشب هم نمیتونم با خودم کنار بیامدارم سی میکنم اما نمیشه

از وقتی جام جهانی شروع شده علی فوتبال با پسرش میبینه

در نتیجه شبهایی که نوبت منه اونقدر دیر میشه که خودم قهر میکنم میگم بمون اون یکی خونه

دیگه امشب به خودم زحمت ندادم که شام درست کنمزنگ زدم شام سفارش دادم رفتم گرفتم یک دوری هم زدم تو خیابون

این روزا که حرف عقد دائم زده شدهسارا خانوماولدوباره یاد زخم بازش افتادو سنگ میندازه 

حق هم دارههر کسی جای اون بود همین بود. . به هر حال من خیلی اصرار ندارم که دائم بشم

همینجوری هم راضیمخدایا شکرت. . 

اما خیلی امشب دلم هوا علی کردهاین شبا به من بده کار. . گر چه که خودم لوس شدم گفتم نیا اصلا. . . فکر نکنم از شب سارا کمکنه

اگه بشه فردا ناهار با هم بخوریمیک مانتو سبز خیلی شیک خریدمکه فردا حتما براش میپوشمهر وقت اینجوری دلم میگیره میرمنماز میخونمتا خود نماز صبح نماز میخونم. . 

خدایا علی برای من حفظ کن

نظرات 2 + ارسال نظر
گیتا دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 07:23

دوست دارم از گذشته ات بگی . تهران زندگی میکنی؟

من و همه همسرانم. دوشنبه 2 تیر 1393 ساعت 06:40 http://yadha2.mihanblog.com/

درست میگین. اما خانوم مطلقه کو ؟ کجاست ؟ خیلی از مطلقه ها تصمیم میگیرن هیچ وقت ازدواج نکنن.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.