سلام, برای آشنایی باید چیزی گفت, اما رفتن به گذشته و شروع کردن کمی الآن سختهمن از این روزا میگم, و هر از گاهی به گذشته سر میزنم, تو این وبلاگ کامنت دونی باز خواهد بود, اما پایه بی ادبی نباشه, جواب دادن به کامنت ها ممکنه وقت گیر باشه, اما مسئله مهم اینه که من زندگی باب میلی ندارم بخاطرهمین نمیخوام وارد گفتو گو شم با مخالفین, بخاطر همین هر کسی آزاد همه چیز بگه, اما لطفا توهین نکنید, نمیتونم بگم اشتباه کردم, اما بهترین تصمیم هم نبود, به هر حال شاید من هم حقی داشتم باشم از این دنیا مجازی, اگه من یا علی یازندگی ما خوشتون نمیاد لطفا خودتون در گیر این زندگی نکنید, زندگی چند زنی برای هر کسی نیست, من سحر هستم, صیغه هستم, البته دیگه علنی شده, و مخفی نیستم, زبان خوندم, و تدریس زبان میکنمخیلی وارد جزیات زندگی نمیشم, من 36 سلام, و شوهرم 45ساله که اینجا بهش علی میگم, خانوم اول 40 سالشه, من و علی با هم بچه نداریم, خانوم اول ولی 2 تا پسر داره. . من مطلقه بودم قبل از ازدواج با علی, و بعد از 12 سال جدایی با علی ازدواج کردم,
sahar
یکشنبه 1 تیر 1393 ساعت 21:17
سلام
خیلی برام جالب بود که خانومی از صیغه بودنش بگه
ایکاش یکی هم گیر ما می افتاد